loading...
خاربن ( ادبی )
مریم بازدید : 895 سه شنبه 02 اردیبهشت 1393 نظرات (2)

این باد
این پنجه ی جادو
این دست شیطانی که از آفاق هول انگیز می آید
با آن سرانگشتان نرم ناپایدارش
اوراق زرین درختان را تواند کند
اوراق
زرینی که روزی بر درختان زمردگون
آیات سبز آشنایی بود
در چشم سعدی دفتری از معرفت های خدایی بود
اما چه کس با من تواند گفت
کاین دست بی بازو
دستی که در نور چراغ از گوشه های میز می آید
دستی که با رگ های آماسیده ی بیدار بیمارش
با آن سر انگشتان زرد از دود سیگارش
اوراق تقویم مرا بر می کند ، از کیست
این دست بی بازو که حس رأفتی در پنجه هایش نیست
اوراق تقویم مرا چون کور با انگشت می خواند
آنگاه ، برگ خوانده را چون باد از تقویم می راند
ای دیر یا ای زود
روزی که این سرپنجه ی بیداد
اوراق تقویم مرا پایان تواند داد
آیا کدامین
روز خواهد بود ؟
آیا کدامین روز خواهد بود ؟

برچسب ها نادر " نادرپور ,
مطالب مرتبط
ارسال نظر برای این مطلب
این نظر توسط مریم در تاریخ 1393/02/03 و 11:31 دقیقه ارسال شده است

خوش حالم که پسندیدی عزیزم

این نظر توسط حدیث سرداری مهر در تاریخ 1393/02/02 و 14:32 دقیقه ارسال شده است

واقعا زیبا بود !!!!!!!!!!!!! مرسی شکلک


کد امنیتی رفرش
درباره ما
Profile Pic
آدم ها بلاخره یک روزی ، یک جایی در یک لحظه تمام می شوند . نه که بمیرند .... نه . جوهر احساسشان تمام می شود .(ناظم حکمت ) .... من هنوز جوهر احساسم تمام نشده ، بغض می کنم ، اما گریه نمی کنم ، می نویسم .
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 89
  • کل نظرات : 140
  • افراد آنلاین : 2
  • تعداد اعضا : 5
  • آی پی امروز : 38
  • آی پی دیروز : 9
  • بازدید امروز : 43
  • باردید دیروز : 49
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 376
  • بازدید ماه : 275
  • بازدید سال : 13,148
  • بازدید کلی : 234,116
  • کدهای اختصاصی
    MeLoDiC

    جاوا اسكریپت