وقتی میم مالکیت از اسمت پاک می شود
غم انگیزترین غروب ها ، غریبانه ترین شام های تیره را به سپیده خواهی دوخت
چه وصله ی ناجوری !!مثل بودنت که به هیچ جای بودن نمی خورد
وقتی میم مالکیت از اسمت پاک می شود
حرف های دیگر هم از هستی می روند
حتی عین ، شین ، قاف .....
نه
انگار تمام هستی نیست می شود
انگار تمام هستیت به باد می رود
وقتی میم مالکیت از اسمت پاک می شود
تمام میم های واژه ها واژگون می شوند
مثل طناب دار ،
آماده برای کشتنت
وقتی میم مالکیت از اسمم پاک شد
تمام میم های نامم از هم گسیخت
هیچ نماند پوچ شد
من ماندم و یک نام بی معنی
تو بگو کسی نام بی معنی را صدا خواهد کرد
هوای دلم ،
هوای دودی تهران است
هوای غبار آلود اهواز است
هوای دلم هوای ابری کوهستان نیست
ابر عابری بود ؛ هوای گریه داشت
گریه ی عاشقانه نه
بهانه ی کودکانه بود
هرآن چه را باد سرنوشت بر من آورده بود
باد هم برد
ابر عابری بود روی باد
گریست ،
سبک که شدعبور کرد و رفت