loading...
خاربن ( ادبی )
مریم بازدید : 612 دوشنبه 15 تیر 1394 نظرات (5)

ساقه های ترد و خشک .... میان تهی و بی بار .

رد تیغ خورشید در واپسین لحظات بیداری بر تن پوسیده ی صحرا ..

چه دردها ، چه تلخی ها ، بی ثمری از ثمر .

احساس می کنی همه ی آنچه داری ، ناداری ست .

می یابی که دست هایت پر از باد ست .

تنت رنجور و بی تاب ست .

روزهایی که سرمست می شوی از نسیم خواهش و لذت های فریبا و 

آخر هفته هایی که یادت می افتد به مهدی و « آقا بیا ».

ماه هایی که بی خود از شهد شراب خواستن های پوچی 

چشمانی که برق هوس دارد

آغوشی که حرم گناه دارد 

و به یک باره در سه شب یادت می افتد که قرآنی غریب را در قفسه ی متروک کتاب ها بیابی 

و بر سر بگذاری ؛ ناله ها و مویه ها و ...

که گناهانت بخشیده شود و سر و تن به آب دیده بشویی .

که سرنوشت یک سالت به خوبی نگاشته شود .

گویی جز این کاری از دست این کتاب برنمی آید .

به من بگو پس چرا دوباره همان آش می شود و همان کاسه ؟؟؟!!!!

راه این نیست گرانمایه تن 

راه در زیر پوست خود تو نهفته ست جایی در قلبت . 

کافی ست به جای آن که هرسال مثل اسب عصاری گرد دایره ای بیهوده بگردی 

خط راست را امتداد نگاه قلبت کنی .

« حجاب چهره ی جان می شود غبار تنم / خوشا دمی که از این چهره پرده برفکنم »

                                              خاربن                                            

ارسال نظر برای این مطلب
این نظر توسط Farina در تاریخ 1394/06/17 و 0:04 دقیقه ارسال شده است

سلاااااااامی ب گرمی افتاب سوزان تابستان .معلم عزیز ومهربانم باز هم مثل همیشه
مرا با سروده های زیبایت خوشحال کردی.
باز هم مثل همیشه فوق العاده و زیبا شکلکشکلکشکلکشکلکشکلکشکلکشکلک

این نظر توسط Majid در تاریخ 1394/05/29 و 23:18 دقیقه ارسال شده است

ديدگاه تون زيباست ناله ازمذهبيون لامذهب است ء ازكساني كه قران راچون بت ميپرستندونميخوانند شعري سراغ دارم (خسته ام ازمسلمانان دين فروش. ازمتدينان بي دين. از شكم گندنه هاوازگرسنگان كوچك از مردم. بادم وبي دم. ازنفسهاي الوده ) بسيارزيبا

این نظر توسط بهمن در تاریخ 1394/05/14 و 16:33 دقیقه ارسال شده است

سلام برشما شاعر جوان/////اشعار دلنشینی داری
سروده هات مخصوصه/// ممکنه همه خوششون نیاد ولی از
جذابیتهایی برخورداره///// به مرور موفق خواهید بود
یا علی مدد.

این نظر توسط بنفشه در تاریخ 1394/05/02 و 11:08 دقیقه ارسال شده است

سلام مریم جون:
کوتاه و مختصر میگم که سروده بسیار زیباییه،
کاش منم مثل شما چیزی برای نوشتن داشتم،
موفق و سر بلند باشید مریم عزیز.

این نظر توسط پریسا در تاریخ 1394/04/16 و 22:37 دقیقه ارسال شده است

سلام معلم مهربانم. برای جنگل شعرت را خواندم به من شاپرک هدیه داد. برای خار ها خواندم گل شدند برای درخنان خواندم میوه دادند. برای کویر خواندم جامه ی سبز پوشید برای اسمان خواندم پرستو ها با آواز رسیدند. من و طبیعت همیشه تشنه سروده های زیبایتان هستیم.شکلک


کد امنیتی رفرش
درباره ما
Profile Pic
آدم ها بلاخره یک روزی ، یک جایی در یک لحظه تمام می شوند . نه که بمیرند .... نه . جوهر احساسشان تمام می شود .(ناظم حکمت ) .... من هنوز جوهر احساسم تمام نشده ، بغض می کنم ، اما گریه نمی کنم ، می نویسم .
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 89
  • کل نظرات : 140
  • افراد آنلاین : 2
  • تعداد اعضا : 5
  • آی پی امروز : 40
  • آی پی دیروز : 9
  • بازدید امروز : 45
  • باردید دیروز : 49
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 378
  • بازدید ماه : 277
  • بازدید سال : 13,150
  • بازدید کلی : 234,118
  • کدهای اختصاصی
    MeLoDiC

    جاوا اسكریپت